*سهون بعد چند ساعت خرید میاد
سهون:یه زنگی میزدی حداقل حالم رو میپرسیدی:"
*سوهواس ام اس های بانک رو نشونش میده
سوهو:پیام های سلامتیت دائم میومد^^
_______
چانیول:اونجا رو چه کفشای قشنگی^^
کای:غمت نباشه الان برات میخرمش
چانیول:^^
کای:راستی رمز کارتت چی بود؟:)
______
تاعو:یادش بخیر اولین برای که گوشی ضد آب خریده بودم از ذوق میزاشتم توی لیوان بالای سرم میخوابیدم:)
_____
بکهیون:فقط خراب نکنی موهام رو!
کریس:نترس بابا...بلدم
*پنج دقیقه بعد
کریس:نظرت چیه کچلت کنم؟:)
بکهیون:🥲
_____
کای:سه ماه کوفتیییی
*گریه میکنه
شیومین:چی شده؟
دی او:چیزی نیست الکی گنده ش میکنه
کای:سه ماه کوفتی وایسادی اون گوشه دیدی دارم به یه گل مصنوعی آب میدم و هیچی نگفتی😭😭
شیومین: :|
_____
سوهو:شکر!
کریس:جانم؟
سوهو:عسل!
کریس:بله عزیزم؟
سوهو:آرد
کریس:با عقل جور در نمیاد ولی جانم بگو
سوهو:هیششش یه دقیقه ساکت شو دستور کیک رو اشتباه ننویسم
کریس: :|
کریس تا ابد : :|
_______
*چن پشت تلفن
چن:فقط به اون چان بگو همین الان بیاد!
*سهون به چانیول نگاه میکنه
چانیول:بهش بگو چانیول مرده
سهون:چان بهم گفت بهت بگم اون مرده
چن:...
چانیول:نه احمق اون شکلی نه!
سهون:اول بهم گفت بعد مرد^^
_______
چانیول:تو خیلی کیوتی و در مقابل من هیچی نیستی کیوتسو^^
دی او:من کیوت نیستم...من مثل یه چاقو برندم و میتونم پدرت رو درارم
چانیول:چقدر کیوت^.^
دی او*با بغض*:بسه!
_________
چن:یه سوال بپرسم
شیومین:الان ساعت ۳ صبحه کیم جونگده!
چن:خیلی مهمه...
شیومین:باشه
چن:جغد ها مژه دارن؟
شیومین:...
*شیومین گوشیش رو در میاره تا چک کنه
_____
لی اعضا رو انگشت میکنه
چانیول باسن اعضا رو گاز میگیره
بکهیون وسط تمرین شلوارش رو درمیاره
از اتاق تمرین اکسو میشه یه مستند +۱۸ ساخت و اسمش رو گذاشت باسن پرستان منحرف:)
______
ولی گرایش به پسر ها چه فایده ای داره وقتی هیچکدوم اکسو نیستن؟:)
________
سهون:میدونی تاعو...میخوام باهات کارای بد بد کنم
تاعو سرخ میشه*
تاعو:مثلا...چکار؟
سهون:تا میخوری کتکت بزنم^^
________
کای: من خیلی احمقم:(...
دی او:اگه منتظری که یک نفر بیاد باهات مخالفت کنه و بگه نه اینطور نیست،باید خیلی صبر کنی:)
کای:....
______
چانبک با هم دعوا میکنن
دی او:حق با چانیوله!
چانیول:تو نمیخواد ازم دفاع کنی
دی او:من مدافع حقوق حیواناتم^^
_______
سوهو:توی اون نامه عاشقانه ای که برام نوشته بودی....
لی:خب*-*
سوهو:خط چهارم...
لی:اونجا که عاشقانه میشه؟*-*
سوهو:آره...
*لی سرخ میشه
سوهو:نفس رو با ص نوشتی:|
_______
لوهان:نمی تونم هندزفریم رو پیدا کنم:/
شیومین:اتاقت رو مرتب کن...پیدا میکنی
*لوهان اتاقش رو تمیز میکنه
لوهان:تمیز کردم...نبود
*شیومین هندفری لوهان رو از جیبش در میاره
شیومین:بیا اینم جایزت^^
_______
تموم شدن^^
پست قبلم...هیچ نظری نداشت دوستان:(