دخترم:مامان،معنی اسمم چیه؟

من:خب...یجورایی میشه یه چیز غیر ممکن

دخترم:ممنون مامان*-*

من:خواهش میکنم،اس ام آدم شو

________

 

لی:سمت چیه؟

سوهو:اسمم جونمیون عه ولی تو میتونی هرچی دلت خواست صدام کنی

لی:اوه خب این یکم عجیبه...ولی من به تصمیمت احترام میزارم

سوهو:^^

لی:خب حالت چطوره"هرچی دلت خواست"؟^^

سوهو:...

_______

 

کای:من یه جادوگرم هیونگ*-*

دی او:چی شد که همچین فکری کردی؟

کای:من هروقت ظرفارو میزارم تو ظرفشویی یه ورد میخونم بعد صبح که از خواب پا میشم میبینم همشون شسته شدن*-*

دی او:من ظرفا رو میشورم کیم خنگول کای:/

______

 

کریس:تاعو...اگه من نباشم کی صبح میخواد بیدارت کنه؟:)

تاعو:شاش...

کریس:...

تاعو:البته من فقط خواستم باهات صادق باشم:)

______

 

دکتر:کسایی که توی قسمتی از صورتشون چال دارن اون قسمت عضله های صورتشون فلجه...

*کای چان و لی رو بقل می کنه و گریه میکنه

چانیول و لی:چه خبر شده؟

کای:شما دو تا فلجین...اخه چراا؟T~T

چانیول و لی: :/  دکتر: :|~

_______

 

*ظرف شستن شیوچن

شیومین:تو کف بزن من آب میکشم

چن:اوکی^^

*چن چند قدم جلو میاد و دست میزنه

شیو:...

*شیومین تشنج میکنه

______

 

*اکسو در حال احضار روح

سهون:هی بچه ها فکر کنم روحه به باسنم دست زد

اکسو:...

روح:من نبودم...بکهیون بود

بکهیون:دهن لق:/

_____

 

چانیول جوگیر:ما شربت شجاعت داریم؟

سوهو:نه ولی شیاف مقاومت داریم،میخوای؟:)

چانیول برای همیشه : :/

_______

 

 دختر چن پست میزاره:مرسی که اپریل بدنیا اومدم*-*

چن کامنت میزاره:خواهش میکنم انجام وظیفه بود^^

_______

 

*لوهان مدام دستاشو تو هوا تکون میده

کریس:خوشحال میشم بفهمم چیکار میکنی

لوهان:به دستام الکل زدم مست شدن*-*

_______

 

دی او:یه بار دیگه بگو چه کوفتی میخوای؟

کای:اب مربعی؟اب سفت؟اب فشرده؟

دی او:یخخخ:/

______

 

سوهو:تو خیلی مست بودی

بکهیون:نه نبودم

سوهو:داشتی دنبال دزدی که تلویزیون رو برده بود میکردی

بکهیون:خب اینکه عادیه

سوهو:آخه داد میزدی میگفتی کنترل یادت رفت

بک: :/...

_____

 

لی:اوه هیونگ یه سوسک اینجاست

شیومین:کفشتو در بیار بکشش

*لی کفششو در میاره و با پا روی سوسک میزنه

لی:کشتمش هیونگ^^

شیومین:....

_______

 

سوهو:یه لقب کیوت بگید

لی:هانی

چن:شکر

بکهیون:کره

لوهان:آرد

چانیول:تخم مرغ

سهون:هم میزنیم

کای:سی دقیقه توی فر میزاریم

_____

 

*وقتی سوهو رفت سربازی

دفترچه خاطرات سهون:

*روز n ام بدون سوهو...

هیشکی لوسم نمیکنه...چانیول نمیدونه پن کیکمو چجوری دوست دارم

کای رفته خرید و فقط مرغ خریده

بکهیون بازی جدیدشو بهم نمیده

امروز مجبور شدم ظرف بشورم....

پس کی برمیگردی؟T~T

_______

 

*شیومین با عصبانیت

شیومین:نمیدونم کی ماشینمو با کلید خط انداخته

بکهیون:اون کلید نیست زنجیر شلواره

شیومین:...

بکهیون:منظورم اینه که...چه کار بدی کرده:|

______